خلاصه
این کتاب نتیجه تحقیقات سال ۱۹۷۶ در زمینه زیست شناسی است که، ژن ها را در رأس پروسه تکامل قرار میدهد. و توضیح می دهد که چرا ژن ها با دیدگاه تکاملی میبایست به صورت ژن ها خودخواه در نظر گرفته شوند. داوکینز در ادامه از این تئوری یعنی خودخواهی ژن ها استفاده میکند تا رفتار و ویژگی های رفتاری متنوع جاندار های گوناگون را توضیح دهد.
شما با خواندن این کتاب، دیدگاه جدیدی پیدا خواهید کرد، نسبت به چرایی رفتار انسان ها و یا جانوران مختلف. این کتاب در یک کلام شگفتانگیز است. با این حال فهم و خواندن آن بی چالش نخواهد بود. در ادامه به نوشتن خلاصه ای از ترجمه مقدمه کتاب نوشته نویسنده آن، ریچارد داوکینز خواهم پرداخت.
مقدمه
در ادامه قصد دارم تا چند نمونه از رفتارهایی که به ظاهر خودخواهانه و به ظاهر نوع دوستانه هستند را بیان کنم. زمانی که با گونه انسان سروکار داریم، سرکوب عادات فکری دشوار است، بنابراین بایستی به جای آن نمونه هایی از حیوانات دیگر را انتخاب می کنم. ابتدا چند نمونه متفرقه از رفتار خودخواهانه توسط حیوانات.
مرغان آبی سرسیاه در کلنی های بزرگ لانه سازی میکنند، لانه آنها فقط چند فوت از هم فاصله دارند. هنگامی که جوجه ها برای اولین بار از تخم بیرون می آیند، کوچک و بی دفاع هستند و به راحتی بلعیده می شوند. این بسیار معمول است که یک مرغ دریایی صبر می کند تا همسایه از لانهاش رویبرگرداند، شاید زمانی که برای ماهیگیری رفته، و سپس به یکی از جوجه های همسایه هجوم می آورد و آن را کامل می بلعد. به این ترتیب، غذای مغذی خوبی به دست میآورد، بدون اینکه مجبور باشد برای صید ماهی زحمت بکشد، و بدون اینکه لانهاش را بدون محافظت بگذارد.
شناخته شده تر، همنوعخواری هولناک آخوندک های ماده است. آخوندک ها حشرات بزرگ گوشتخوار هستند. آنها معمولاً حشرات کوچکتری مانند مگس ها را می خورند، اما تقریباً به هر چیزی که حرکت کند حمله می کنند. هنگام جفتگیری آن ها، نر با احتیاط روی ماده می خزد، او را سوار می کند و جفت میشود. اگر ماده فرصت پیدا کند، او را میبلعد، ماده با گاز گرفتن سر نر شروع می کند، یا در حالی که نر نزدیک می شود، یا بلافاصله پس از نزدیکی، یا پس از مقاربت.
ممکن است برای او عاقلانه تر به نظر برسد که قبل از شروع به خوردن او صبر کند تا جفت گیری تمام شود. اما به نظر نمی رسد که از دست دادن سر قوای جنسی دیگر اعضای بدن نر را کم کند. در واقع، از آنجایی که سر حشره محل برخی از مراکز عصبی بازدارنده است، ممکن است که ماده با خوردن سر، عملکرد جنسی نر را بهبود بخشد. اگر چنین باشد، این یک مزیت اضافی است. مهم ترین عامل این است که او یک وعده غذایی خوب به دست آورده.
ممکن است کلمه “خودخواه” برای موارد افراطی مانند همنوع خواری نوعی ساده انگاری باشد، اگرچه به خوبی با تعریف ما مطابقت دارد. شاید بهتر بتوانیم با رفتار بزدلانه گزارش شده پنگوئن های امپراتور در قطب جنوب همدردی کنیم. آنها دیده شده است که آن ها در لبه آب ایستاده اند و قبل از شیرجه در آب تردید دارند، زیرا خطر خورده شدن توسط فوک ها وجود دارد. اگر فقط یکی از آنها شیرجه بزند، بقیه خواهند فهمید که در آنجا فوک وجود دارد یا نه. طبیعتاً هیچکس نمیخواهد آلت دست باشد، بنابراین آن هامنتظر میمانند و گاهی حتی سعی میکنند یکدیگر را به داخل آب هل دهند.
منابع
[1]* ریچارد داوکینز، “ژن خودخواه”، [لینک]
[2]* بلینکیست، “ژن خودخواه”، [لینک]